به مهتاب گفتم ای مهتاب
سر راهت به کوی او
سلام من رسان و گو
تو را من دوست می دارم
ولی افسوس چون مهتاب به روی بسترش لغزید
یکی ابر سیه آمد که روی ماه تابان را بپوشانید
صبا را دیدم و گفتم صبا دستت به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست می دارم
ولی افسوس و صد افسوس
ز ابر تیره برقی جست
که قاصد را میان ره بسوزانید
کنون وامانده از هر جا
دگر با خود کنم نجوا
یکی را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نمیداند
slm khili khoob bood vebloget ....khahesh mikonm
بروکارکن ازدواجکنی همهی دردسرت شروع میشودجعفر دوست تو
سلام ازاونفرید هقیباز فرارکن میخاد به توقول بزند تشکر مواضب باش
salam...khubi???dg sari b ma nemizani!!!
hala dg vase peyda kardanet bayad tu webloget nazar bezarim???
didi be vebloget sar zadam boooooooooooooos asiisam
asiiisam salam khili ba ehsasi mersii baraye neveshtehat reihane
kheeeeeeeeeeeeeeyli khojel bood azizam......mi30iiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii
!... یکی را دوست می دارم ولی افسوس
۱۰ چیزی که پسرها آرزو می کنند دخترها بدانند...
هیچ کس لیاقت اشک های تو را ندارد...
گزيده حرف هايي از صادق خان هدايت
9167 بازدید
13 بازدید امروز
1 بازدید دیروز
22 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian